روانشناسی دین



رویکرد تجربی و حتی آزمایشگاهی به دین و نگاه توصیفی در مطالعات دینی، مهمترین ویژگی این سنت است. گالتون(Galton/1921-22) دانشمند انگلیسی، بنیان‌گذار روان‌شناسیِ تفاوت‌های فردی است و نخستین کسی است که از روش آماریِ همبستگی در این زمینه استفاده کرد. استنلی هال(Hall/1924-44) از بنیان‌گذاران روان‌شناسی دین در آمریکا است. وی برای این منظور دانشکده روان‌شناسی دین در دانشگاه کلارک را تأسیس کرد. جیمز لوبا(Leuba,J.H.) و ادوین استاربوک(Starbuck,E.D.) نیز از شاگردان برجسته هال هستند که بر مطالعه تجربه‌هایی چون ایمان‌آوری، دعا و حالات عرفانی با کاربرد روشهای پرسشنامه، مصاحبه شخصی، زندگی‌نامه‌های خودنوشت و دیگر روش‌های تجربی که قابل تجزیه و تحلیل، رده‌بندی و سنجش آماری‌اند، تأکید داشتند.

در مقدمه کتا ب روانشناسی دیناز دیدگاه ویلیام جیمز، آذربایجانی، پساز معرفی این

علم وتبیین اهمیت، تاریخچه و رویکردهای آن در سه سنت آلمانی، انگلیسی و امریکایی،

به بررسی آراء و زندگینامه و آثار ویلیام جیمز و مبانی فکری او پرداخته است.

فصل اول کتاب درباره روش شناسی، چیستی دین و دینداری است که در آن

نویسنده به واژهشناسی دین، تعریفناپذیری دین، دیدگاه ویلیام جیمز درباره آن،

ویژگیهای رهبران دینی پرداخته است. فصل دوم درباره خاستگاه دین و منشأ دینداری

ازمنظر جامعهشناسان و روانشناسان است. در فصل سوم نویسنده به بررسی دیدگاههای

مختلفدرباره ایمان و موضوعات آن میپردازد که عبارت است از: ایمان در اندیشه

اسلامی، ایمان در الهیات مسیحی و دیدگاه ویلیام جیمز در اینباره ؛ فصل چهارم درباره

چیستی و چرایی تجربه دینی و انواع آن است. آثار روانی، معنوی و اخلاقی دیندار مباحث

فصل پنجم را تشکیل میدهد. آذربایجانی ضمن طرح مباحث به تحلیل و نقادی آراء ویلیام

جیمز پرداخته است. این کتاب دانشگاهی در 328 صفحه به عنوان منبع فرعی درس

روانشناسی دین و به طور کلی دین پژوهی درمقطع فوق لیسانسو دکتری معرفی شده

است؛ دراین مجال به بررسی و نقد این اثر دانشگاهی خواهیم پرداخت.

الف) تناقضگویی ویلیام جیمزدرباره رهبران دینی وجود دارد. جیمز معتقد است

رهبران دینی اعم از بنیانگذاران و رهبران اصلی و فرعی دارای نوعی افسردگی و بیماری

:(James, 2002, p.11 & عصبی بودهاند. او در اینباره میگوید ( 12

هیچ تردیدی نیست که به عنوان یکحقیقت ، حیات دینی صرفا بًه دنبال این استکه

انسان را موجودی استثنایی و غیر عادی بسازد. در اینجا نه فقط در مورد رفتار دینی

متعارف شما سخن میگویم که معمولا اًز آداب متداول جامعه پیروی میکنیم، بلکه در

مورد بودایی، مسلمانان و مسیحیان نیز به طور کلی چنین است. دین شخصاز طریق

دیگران ساخته میشود، به وسیله سنتبه دیگران منتقل میشود و با عادتها در ذهن

نگهداری میشود. احتمالاً مفید است که درباره این زندگی دستدوم سخن بگوییم، اما

باید جستجوی بیشتری برای تجارب ریشهای داشته باشیم که الگوی اصلی برای همه این

مجموعه، احساسات اظهار شده و اعمال تقلیدی است. این تجارب را صرفا مًیتوانیم در

افرادی بیابیم که دین برای آنان صرفا یًکعادت کمرنگی نیست، بلکه بیشتر به عنوان

هیجانی قوی است؛ چنین اشخاصی در خط مشی خود نابغهاند و مانند بسیاری از نوابغ

دیگر که ثمرات جدیدی آوردهاند، تأثیر بسزایی در یادبود آنان در صفحات

زندگینامهشان است. این نوابغ دینی، اغلب نشانگان نااستواری عصبی داشتهاند، حتی شاید

بیشاز دیگر اصناف نوابغ، رهبران دینی در معرضابتلائات روانی نابهنجار بودهاند. بدون

استثنا همه آنان سرخوشاز قریحه هیجانی بودهاند (بنده نازکطبعی هیجانی عالی رتبه

بودهاند). اغلب آنان به حیات باطنی و ناسازگار هدایتکردهاند و در طول بخشی از

زندگیشان مالیخولیا (نوعی افسردگی) داشتهاند. آنان بیحد و اندازه، مستعد اشتغالات

ذهنی و عقاید پایدارند، خلسههای فراوان آنان را فرو میگیرد، صداهایی میشنوند،

مناظری میبینند و با همه انواع احوال عجیبو غریبکه معمولا تًحتعنوان بیمارگون

در زندگیشان به آنان کمکمیکند تا مرجعیتو نفوذ معنوی بدیشان عطا کند.

در کتاب روانشناسی دین، ویلیام جیمز به نمونهای عینی ازعدم تعادل روحی

:( رهبران دینی چنین بیان میکند (به نقل از:آذربایجانی،ص 75

جورج فاکسبنیانگذار مذهبکواکرها دارای قدرتی برتر بوده است، اما از نظر وضعیت

عصبی، جامعه ستیز یا عمیقترین صورت توقفکارکردهای روانی بوده  خدا در

واقعهای به فاکسالهام میکند فریاد بزن و ناله سر ده که شهر لیچفیلد را خون گرفته و

فاکسچنین میکند.

جیمز درنتیجهگیری خود به این نکات اشاره میکند (آذربایجانی،ص 75

1. در مطالعه دین، باید برجستهترین افراد مورد توجه قرار گیرند که دینداری آنان

دست اول و شخصی است؛ آنان به طور معمول رهبران دینی هستند.

2. رهبران دینی از نوابغاند و اوصاف عمومی نوابغ را دارا هستند.

3. اغلب رهبران دینی از جهت روانی، نااستوار، در معرضابتلائات عصبی نابهنجار،

دارای مالیخولیا، خلسهها، شنیدن صداهای عجیب، دیدن مناظر غیر عادی و . هستند؛ یعنی انها بیماران روانی اند.

متشکرم از توجه شما


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

جام جمکران لاستیک فروشی داودآبادی کانال سروش،ثبت و تبلیغ کانال سروش مطلب آهو بهترین موسیقی های ایرانی | تعریف موزیک فروشگاه اینترنتی 5040/پک ضد ریزش مو آموزش تکنیکهای نقاشی کودکان اسباب بازی کودک- وسایل کمک آموزشی دانلود فیلم و سریال دانلود پروژه